سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به حق چیزهای نشنیده

باید که فریــــــاد زد در اعتراض به واقعه یازده سپتامبر امسال در آمریکا.

باید که فرامـــوش نکـــرد که مســـــــلمـــــانیم و سکــــــوت روا نیست.

باید که دستــــــــان را مشت کرد علیــــــــه مدعیـــــــــان دروغین آزادی.

باید که قلب ها به درد آیــــــد ازعمل وقیحانه آن کشیش مسیحی مزدور.

باید که...

و باید...

اما:

 به یاد داشته باشیم که صاحب قرآن کریم خود پاسخ تمام اعمال قبیح را داده است.

پس تلاش های قبیحانه برای برچیده شدن قرآن بی اثر خواهد ماند:

انّا نحن نَزّلنا الذِّکر و انّا له لَحافظون

 

http://www.emdadgaran.com/includes/FCKeditor/upload/%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%202(4).jpg


ارسال شده در توسط W_gita

پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ، آرامش را تصویر کند. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ، کودکانی که در خاک می دویدند ، رنگین کمان در آسمان ، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد. اولی ، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است. تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد. اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود. این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند، هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید. آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان ، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود. پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است. بعد توضیح داد : آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است …

 

الا بذکر الله تطمئن القلوب

سوره مبارکه رعد آیه شریفه 28


ارسال شده در توسط W_gita
جوان ها بیشتر بخوانند!
ادامه مطلب...
ارسال شده در توسط W_gita

وقتی نبودی دلم برایت خیلی تنگ می شد.

وقتی صدای قدم های دلنوازت در دلم طنین انداز شد در پوست خود نمی گنجیدم و برای دیدارت لحظه شماری می کردم.

و وقتی دیدارت میسر شد تازه فهمیدم که برای دیدارت آماده نشده ام.

و اکنون تنها امیدم به بزرگی میزبان است همان میزبانی که صدها و هزاران بار در روز به بزرگی یاد می شود... الله اکبر ...

ای محبوب خدا! ای رمضان! من همان شوریده حال قبل از دیدارت هستم: حول حالنا الی احسن الحال

 


ارسال شده در توسط W_gita